به گزارش آینده روشن یکی از اتفاقاتی و کراماتی که در دوران اربعین حسینی امسال اتفاق افتاده است به یکی اعضای موسسه آینده روشن به صورت مستقیم نقل شد که ایشان به رشته تحریر درآورده است.
اینجانب سیدمحمد (فامیلی و شماره تماس محفوظ است) به همراه همسر، مادرخانم و دختر پنج سالهام در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی شرکت کردیم؛ قصدمان زیارت حرم امیرالمؤمنین(ع) در نجف و پیادهروی به کربلای معلی بود، شب اربعین به کربلا رسیدیم و تا صبح در جوار حرم ابیعبدالله(ع) بودیم.
بعدازظهر روز اربعین قصد حرکت به مرز چذابه و برگشت به کشور عزیزمان ایران را داشتیم، با راننده عراقی بر سر مقصد و مبلغ کرایه ماشین به توافق رسیدیم؛ البته نه او فارسی میدانست و نه ما عربی و بقیه مسافران همه عراقی بودند که هیچکدام فارسی نمیدانستند.
بین مسیر راننده از یکی از مسافران خواست تا کرایهها را جمع کند، بعد از چند ساعت متوجه شدیم که در بغداد هستیم و راننده به درب صرافی رفته برای تبدیل پول ایرانی ما؛ بعد از مدتی برگشت و ما به سختی از حرفهایش متوجه شدیم که پول ما را کم میداند، تازه فهمیدیم توافقی که بر سرمبلغ کردیم او به پول عراقی حساب کرده و ما ایرانی.
بر سر موضوع بحثمان شد وخواستار قضاوت نیروی نظامی که در آن نزدیکی مستقر بودند شدیم که با مداخله آنها متوجه شدیم راننده بیشتر از کرایه مسیر با مسافران طی کرده است ولی به هر حال همه قبول کرده بودند و ماهم که متوجه نشده بودیم.
یکی از افراد نظامی بزرگواری نمود و بدون اینکه ما چیزی بگوییم مابه التفاوت کرایه را که مبلغ قابل توجهی بود را به راننده داد و این عمل او برای ما بسیار ارزشمند بود.
ما هم به پاس محبت او رویش را بوسیدیم و دوباره به راه افتادیم و بعد از مدت کوتاهی که به مقصد رسیدیم متوجه شدیم که راننده به جای چذابه ما را به کاظمین آورده است.
اینجا تعجب کردیم و بعد از بحثی که با راننده داشتیم مانده بودیم که به راننده اعتراض کنیم که چرا به جای چذابه ما را به کاظمین آورده یا خوشحال باشیم که بدون آنکه بخواهیم ما را طلبیدهاند که زائر امام موسی کاظم(ع) و آقا جوادالائمه شدیم، بعد اینکه به حال خود آمدیم با شوق زیادی به پابوسی این دو امام عزیز رفتیم.
جای شما خالی خداوند زیارت دلچسبی نصیبمان نمود.